اسرار ناشناخته جهان
ایسلند شرقی
یکی از بزرگترین رازهای جهان مجسمه هایی است که در شرق ایسلند سربرافراشته اند. ایسلند شرقی یکی از دورافتاده ترین مناطق روی کره زمین است که در جنوب اقیانوس آرام واقع شده است. نزدیکترین جزیره به این منطقه جزیره ای غیرقابل سکونت است که 2200 کیلومتر با آن فاصله دارد.
ایسلند شرقی 24 کیلومتر طول و 16 کیلومتر عرض دارد. این جزیره تقریبا غیرقابل سکونت در سال 1722 میلادی توسط یک دریانورد آلمانی در حالی کشف شد که از چندین مجسمه غول پیکر پوشیده شده بود که ارتفاع بعضی از آنها تا 10 متر نیز می رسید.
هیچ کس جواب قطعی برای توجیه این مطلب ندارد که چه کسانی و چگونه این مجسمه ها را ساخته اند اما یک تئوری تقریبا منطقی برای توضیح وجود دارد که به بیان آن می پردازیم:
گمان می رود که دریانوردان پلینزیایی(Polynesian) دراین جزیره ساکن بوده اند، آنها راه خود را تا این مقصد در 400 سال بعد از میلاد به وسیله خورشید، ستارگان، باد، شکل ابرها و پرواز پرندگان پیدا کرده اند و جریان های اقیانوسی که آنها را به آنجا آورده بودند دیگر نمی توانستند آنها را به مبدا بازگردانند در نتیجه این مردم نمی توانستند جزیره را ترک کنند.
دو نوع طبقه بندی نژادی راجع به ساکنان این جزیره وجود دارد:
آنهایی که گوشهای بلند داشته و فرمانروایی می کردند و آنهایی که گوشهای کوتاه داشته و زودتر وارد جزیره شده بودند. سرانجام مردم با گوشهای کوتاه که اغلب کارگر بودند شورش کرده و همه گوش بلندها را ازبین بردند.
مجسمه های عظیم در لبه بالایی کوه آتشفشانی واقع در جزیره تراشیده می شدند و بعد از اتمام کار به پایین کوه انتقال یافته و در آنجا به وسیله سیستم قرقره ای برافراشته می شدند که این فرآیند بسیار سخت بوده است زیرا اگر یکی از مجسمه ها در هنگام حمل و نقل می افتاد (که ظاهرا اینطور بوده) در همانجا رها می شد و کارگران می بایست مجسمه دیگری می ساختند، به همین دلیل تعداد زیادی از این مجسمه ها در راه کشف شده از کوه تا مقصد پراکنده هستند.
پیک جمعیتی جزیره 11000 نفر تخمین زده می شود و این جمعیت زیاد سرانجام به اتمام ذخایر غذایی جزیره منجر شده به طوریکه آنها را به هم نوع خواری مجبور کرده است و زمانیکه دریانوردان اروپایی به آنجا رسیدند بسیاری از مردم ساکن جزیره مرده بودند.
این تنها یک تئوری بر اساس کشفیات باستان شناسی انجام گرفته در جزیره است که نسبت به دیگر تئوری ها به واقعیت نزدیک تر است.
در پایان به بیان برخی اسرار حل نشده این جزیره می پردازیم:
1. ساکنان این جزیره نوعی خط داشته اند که نمونه آن در هیچ نقطه ای از جهان وجود ندارد! چه کسی به آنها نوشتن را آموخته است؟ با توجه به اینکه اولین نمونه خطها در آسیا و در اواخر دوران قبل از میلاد مسیح بوجود آمده است!
2. ساکنین این جزیره سیب زمینی شیرین می کاشتند در حالیکه سیب زمینی شیرین تنها در قاره آمریکا کشت می شود و فاصله این جزیره تا آمریکا از فاصله اروپا تا آمریکا که در سال 1492 انسان آنرا برای اولین بار پیمود بیشتر است. با در نظر گرفتن اینکه بررسیهای انجام شده روی DNA ساکنان جزیره نشان می دهد که آنها از سرخپوستان ساکن آمریکا نبوده بلکه پلینزیایی بوده اند نامی که به مجموعه جزایری در شرق آسیا اطلاق می شود پس آیا آنها این فاصله را طی کرده و دوباره بازگشته اند؟
3. این جزیره فاقد هرگونه درخت بوده و پوشش استپی دارد به طوریکه اولین اروپایی ها از اینکه کسی بتواند در چنین جزیره ای زنده بماند تعجب کردند!
اسرار ناشناخته جهان
ایسلند شرقی
یکی از بزرگترین رازهای جهان مجسمه هایی است که در شرق ایسلند سربرافراشته اند. ایسلند شرقی یکی از دورافتاده ترین مناطق روی کره زمین است که در جنوب اقیانوس آرام واقع شده است. نزدیکترین جزیره به این منطقه جزیره ای غیرقابل سکونت است که 2200 کیلومتر با آن فاصله دارد.
ایسلند شرقی 24 کیلومتر طول و 16 کیلومتر عرض دارد. این جزیره تقریبا غیرقابل سکونت در سال 1722 میلادی توسط یک دریانورد آلمانی در حالی کشف شد که از چندین مجسمه غول پیکر پوشیده شده بود که ارتفاع بعضی از آنها تا 10 متر نیز می رسید.
هیچ کس جواب قطعی برای توجیه این مطلب ندارد که چه کسانی و چگونه این مجسمه ها را ساخته اند اما یک تئوری تقریبا منطقی برای توضیح وجود دارد که به بیان آن می پردازیم:<**ادامه مطلب...**>
گمان می رود که دریانوردان پلینزیایی(Polynesian) دراین جزیره ساکن بوده اند، آنها راه خود را تا این مقصد در 400 سال بعد از میلاد به وسیله خورشید، ستارگان، باد، شکل ابرها و پرواز پرندگان پیدا کرده اند و جریان های اقیانوسی که آنها را به آنجا آورده بودند دیگر نمی توانستند آنها را به مبدا بازگردانند در نتیجه این مردم نمی توانستند جزیره را ترک کنند.
دو نوع طبقه بندی نژادی راجع به ساکنان این جزیره وجود دارد:
آنهایی که گوشهای بلند داشته و فرمانروایی می کردند و آنهایی که گوشهای کوتاه داشته و زودتر وارد جزیره شده بودند. سرانجام مردم با گوشهای کوتاه که اغلب کارگر بودند شورش کرده و همه گوش بلندها را ازبین بردند.
مجسمه های عظیم در لبه بالایی کوه آتشفشانی واقع در جزیره تراشیده می شدند و بعد از اتمام کار به پایین کوه انتقال یافته و در آنجا به وسیله سیستم قرقره ای برافراشته می شدند که این فرآیند بسیار سخت بوده است زیرا اگر یکی از مجسمه ها در هنگام حمل و نقل می افتاد (که ظاهرا اینطور بوده) در همانجا رها می شد و کارگران می بایست مجسمه دیگری می ساختند، به همین دلیل تعداد زیادی از این مجسمه ها در راه کشف شده از کوه تا مقصد پراکنده هستند.
پیک جمعیتی جزیره 11000 نفر تخمین زده می شود و این جمعیت زیاد سرانجام به اتمام ذخایر غذایی جزیره منجر شده به طوریکه آنها را به هم نوع خواری مجبور کرده است و زمانیکه دریانوردان اروپایی به آنجا رسیدند بسیاری از مردم ساکن جزیره مرده بودند.
این تنها یک تئوری بر اساس کشفیات باستان شناسی انجام گرفته در جزیره است که نسبت به دیگر تئوری ها به واقعیت نزدیک تر است.
در پایان به بیان برخی اسرار حل نشده این جزیره می پردازیم:
1. ساکنان این جزیره نوعی خط داشته اند که نمونه آن در هیچ نقطه ای از جهان وجود ندارد! چه کسی به آنها نوشتن را آموخته است؟ با توجه به اینکه اولین نمونه خطها در آسیا و در اواخر دوران قبل از میلاد مسیح بوجود آمده است!
2. ساکنین این جزیره سیب زمینی شیرین می کاشتند در حالیکه سیب زمینی شیرین تنها در قاره آمریکا کشت می شود و فاصله این جزیره تا آمریکا از فاصله اروپا تا آمریکا که در سال 1492 انسان آنرا برای اولین بار پیمود بیشتر است. با در نظر گرفتن اینکه بررسیهای انجام شده روی DNA ساکنان جزیره نشان می دهد که آنها از سرخپوستان ساکن آمریکا نبوده بلکه پلینزیایی بوده اند نامی که به مجموعه جزایری در شرق آسیا اطلاق می شود پس آیا آنها این فاصله را طی کرده و دوباره بازگشته اند؟
3. این جزیره فاقد هرگونه درخت بوده و پوشش استپی دارد به طوریکه اولین اروپایی ها از اینکه کسی بتواند در چنین جزیره ای زنده بماند تعجب کردند!
به نقل از تبیان