خجالت کشیدن موجب عقب ماندگی است. انسان باید در برخورد با دیگران اعم از بزرگترها یا همسن وسالان خود خیلی «راحت» باشد. به این جهت که پیش هیچ کس خود را حقیر و بی ارزش احساس نکند.
اگر چنین حالتی، یعنی شرمساری، وجود داشته باشد، آدمی نمی تواند احساس ضمیر خود را بیان یا از حقوق خویش دفاع کند، در نتیجه از قافله زندگی عقب می ماند. احساس خجالت یک بیماری است که به آسانی می توان آن را با تلقین و ممارست مداوا کرد.
همیشه به خود بگویید چرا باید از فلان شخص خجالت بکشم؟ مگر او چه دارد که من ندارم؟ مایه امتیاز انسان ها از یکدیگر،تقوی، دانش و خلق نیک است. اگر کسی علم و اخلاقش از ما بیشتر و بهتر بود، البته مورد احترام است؛ اما این موضوع مایه خجالت ما نیست. ضمن این که به او احترام می گذاریم باید بتوانیم حرف خود را هم به راحتی با او در میان بگذاریم. بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان در برابر استادان خویش خجالت می کشند و همین، عامل عقب ماندگی آنان است. اگر خجالت نمی کشیدند می توانستند مطلبی را که نفهمیده اند سؤال کنند و بیاموزند، اما چون، احساس شرمساری بی مورد در آنان است مشکل خود را در میان نمی گذارند و درنتیجه چیزی هم در آن مورد نمی آموزند. این یک مثال بود؛ در همه شئون زندگی، مراجعات اداری، کسب و تجارت، هم نشینی و مجالست و نظایر آن «خجالت» باعث عقب ماندگی است.